#ناتوان ترین مردم
امام حسين عليه السلام:
اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ، وَاَبْخَلُ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بالسَّلامِ
ناتوان ترين مردم كسى است كه از دعا عاجز باشد و بخيل ترين مردم كسى است كه درسلام بُخل ورزد
بحارالانوار جلد93
امام حسين عليه السلام:
اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ، وَاَبْخَلُ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بالسَّلامِ
ناتوان ترين مردم كسى است كه از دعا عاجز باشد و بخيل ترين مردم كسى است كه درسلام بُخل ورزد
بحارالانوار جلد93
? حدیث روز ?
❗️ عیب خود را اینگونه بپوشانید
?امام صادق عليهالسلام:
من كَفَّ غَضَبَهُ سَتَرَ اللّهُ عَورَتَهُ
◻️هر كه خشم خود را نگه دارد، خداوند عيب او را بپوشاند.
? میزان الحکمه، ج 8، ص451
•┈┈••✾•
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
? کلامکم نور
? امام سجاد عليه السلام می فرمایند:
عَلَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ: الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ،
والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ،
والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،
والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ،
والصِّدقُ عِندَ الخَوفِ.
انسان مومن پنج نشانه دارد:
پرهیز از گناه در خلوت،
صدقه دادن در هنگام تنگدستی، شکیبایی در وقت مصیبت،
بردباری در حال خشم
و راستگویی به هنگام ترس.
?الخصال، ج۱، ص۲۶۹.
┄═══••✾••═══┄
#امام_سجاد
#صحیفه_سجادیه
#شهادت_علی_ابن_الحسین
حالا#نکات_آموزشی_حفظ_قرآن_کریم ✓مقدمات حفظ قرآن کریم الف) نیت و انگیزه : حافظ قرآن همواره باید مراقب باشد که هدف و انگیزه ی اصلی او رضایت پروردگار خود وتقرب وجلب محبت او باشد و هر انگیزه غیر الهی را از خود دور بدارد. «انما یتقبل الله من المتقین» مائده/27 برای تقویت انگیزه می توان سخنان نورانی اهل بیت علیهم السلام در رابطه با حفظ قرآن و فواید و آثار و برکات آن را مطالعه نمود.همچنین بررسی بیانات علما دین در این باره ، مطالعه تجارب برجسته ی قرآن و خاطرات مربوط به حفظ آنان، بسیار سودمند است. « کتاب درسنامه حفظ قرآن کریم »
#حدیث_روز
چهار نفرینى كه در روز عاشورا مستجاب شد!
مردى كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز كور بود، فریاد مى زد: خدایا مرا از آتش نجات بده!
به او گفتند:از براى تو که مجازاتى باقى نمانده، باز مى گویى خدایا مرا از آتش نجات بده؟!
گفت: من در كربلا با افرادى بودم، كه امام حسین (علیه السلام) را كشتند، وقتى امام شهید شد، مردم لباسهاى او را به تاراج بردند.
شلوار و بند شلوار گران قیمتى در تن آن حضرت دیدم، دنیاپرستى مرا به آن داشت تا آن بند قیمتى را از شلوار درآورم.
به طرف پیكر حسین (علیه السلام) نزدیك شدم.
همین كه خواستم آن بند را باز كنم، ناگاه دیدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
من نتوانستم دست آن مظلوم را كنار بزنم، لذا دستش را قطع كردم!
همین كه خواستم آن بند را بیرون آورم، دیدم حضرت دست چپ خود را بلند كرد و روى آن بند نهاد!
هر چه كردم نتوانستم دستش را از روى بند بردارم، بدین جهت دست چپش را نیز بریدم!
باز تصمیم گرفتم آن بند را بیرون آورم، صداى وحشتناك زلزله اى را شنیدم!
ترسیدم و كنار رفتم و شب در همان جا كنار بدن هاى پاره پاره شهدا خوابیدم.
ناگاه،در عالم خواب، دیدم كه گویا محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) آمد، حسین علیه السلام را بوسید و سپس فرمود:
پسرم تو را كشتند، خدا كسانى را كه با تو چنین كردند بكشد!
شنیدم امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمود:
شمر مرا كشت و این شخص كه در اینجا خوابیده، دست هایم را قطع كرد.
فاطمه (سلام الله علیها) به من روى كرد و فرمود:
خداوند دست ها و پاهایت را قطع و چشم هایت را كور نماید و تو را داخل آتش نماید!
از خواب بیدار شدم. دریافتم كه كور شده ام و دست ها و پاهایم قطع شده.
سه دعاى فاطمه (سلام الله علیها) به استجابت رسیده و هنوز چهارمى آن یعنى ورود در آتش باقى مانده، این است كه مى گویم: خدایا! مرا از آتش نجات بده…
لعنت الله علی قوم الظالمین…
{بحارالانوارج١ص٧٢٣}