بامهدی ادرکنی

  • خانه 

#کابین کشتی جهت آن را تعیین می کند! 

07 مهر 1400 توسط یاضامن آهو

کابین کِشتی جهتِ آن را تعیین می‌کند!                                                 

❇️ آیت الله حائری شیرازی

?ما دلخوشیم به این‌که یک رکعت نمازمان ترک نمی‌شود اما #تقرب از طریق #ولایت واقع می‌گردد، نه از راه #نماز. «اللهُ وَلیُّ الّذینَ آمَنوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الی النُّور». این، اخراج الهی است. وقتی انسان از ظلمت تهی شد، سراسر نور می‌شود. 
? توجه کنیم که کابین کشتی، جهتِ آن را تعیین می‌کند، نه بقیه کشتی. مسافران در حرکت آن، دخیل نیستند. و مسافتی که انسان طی می‌کند، همچنان در کشتی است؛ چه ولایت #الله، یا ولایت #طاغوت. در واقع دو کشتی است: طاغوتی‌ها نخست مردم را در کشتی خود می‌نشانند، سپس از نور به سمت ظلمت می‌برند. «وَالَّذينَ كَفَروا أَولِياؤُهُمُ الطّاغوتُ يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» انبیا نیز مردم را می‌نشانند و بعد، از ظلمت به نور می‌برند.
? اگر جهتِ حرکت کسی رو به #ولایت باشد، #مؤمن است. #ایمان، به #نماز و #روزه نیست؛ «لاتنظروا الی طول رکوع الرَّجُل و سجوده، و لکن انظروا الی حُسن ولایته و صدق حدیثه». #ایمان_رسمی که برای حرکت از ظلمت به نور لازم است و با #ایمان_اسمی تفاوت دارد، با ولایت تحقق می‌یابد.

 نظر دهید »

#داستان

07 مهر 1400 توسط یاضامن آهو

✿‍✵✰ هـر شــ?ــب یـک ✰✵✿‍

           داســتــان مـعـنــوی

✧✾════✾✰✾════✾✧

 

روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله

با همراهان خود در صحرایی عبور می‌کرد

كه به شتربانى رسیدند
حضرت یکی از همراهان را فرستاد

تا از او شير بخواهد
شتربان گفت: آنچه در سينه شترهاست

صبحانه قبيله است

و آنچه در ظرف هاست شام آنهاست!
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:

خدايا مال و فرزندانش را زياد گردان
آنگاه به راه افتادند تا به چوپانى رسيدند

حضرت كسى را فرستاد تا از او شير بگيرد

چوپان گوسفند را دوشيد و هر چه در ظرف

داشت در ظرف پيامبر ﷺ ريخت

و گوسفندى هم براى آن حضرت فرستاد

و عرض كرد: 
همين اندازه نزد ما بود

اگر بيشتر هم بخواهيد به شما می‌دهیم
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:

خدايا او را به اندازه كفاف روزى ده
يكى از اصحاب عرض كرد: يا رسول الله

براى كسى كه به شما چيزى نداد

دعائى كردى كه همه ما آن را دوست داريم

و براى كسى كه حاجت تو را برآورده ساخت

دعائى كردى كه همه ما آن را ناخوش می‌داريم
رسول خدا صلی الله فرمود:

آنچه كم و كافى باشد

بهتر از زيادى است كه دل را مشغول دارد
و فرمودند: خداوندا محمد و آل محمد را

به اندازه كفاف روزى عطا فرما
امام صادق عليه السلام فرمود:

خداى عز وجل مى فرمايد: 
اگر بر بنده مؤمنم تنگ گيرم غمگين می‌شود

در صورتى كه اين تنگى او را به من

نزديكتر می‌سازد
و اگر بر بنده مؤمنم وسعت دهم

شادمان گردد در صورتى كه آن وسعت

او را از من دورتر می‌کند

?اصول كافى

°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 نظر دهید »

#شهید

07 مهر 1400 توسط یاضامن آهو

در فتح المبین مجروح شد. به یک بیمارستان در تهران منتقل شد. 

روزی که می خواست مرخص شود و به جبهه بازگردد، هیچ پولی نداشت! هیچ آشنایی در تهران پیدا نکرد بجز امام زمان عج الله 

روز جمعه بود. به آقا متوسل شد‌…

جمعیت برای ملاقات با جانبازان و مجروحین از نمازجمعه به بیمارستان آمده بودند. 

?یک سید روحانی از لابه لای جمعیت خودش را به مصطفی رساند و یک کتاب دعا به او هدیه داد و گفت: این شما را تا جبهه می رساند و بلافاصله رفت!

مصطفی هرچه تلاش کرد نتوانست آن سید را ببیند.

وقتی مردم رفتند، کتاب دعا را باز کرد. چند اسکناس نو داخل آن بود.

وقتی به جبهه رسید، پول ها هم تمام شده بود!
?برگرفته از کتاب مصطفای خدا. خاطرات روحانی شهید مصطفی ردانی پور. 

#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣

 نظر دهید »

#شادکردن دل امام زمان(عج) 

07 مهر 1400 توسط یاضامن آهو

?? شاد کردن دل امام زمان (عج)
? آیت الله بهجت(ره): 
? وقتی دل مؤمنی را شاد كنید، خدا از لطف، مَلکی را خلق می‌کند که آن ملک، شما را از بلاها و تصادفات و … حفظ ‌می‌كند. 

این که می‌بینید در برخی تصادفات بعضی‌ها محفوظ می‌مانند در حالی که به نفر کناری آن‌ها آسیب وارد می‌شود به سبب این است که آن شخصِ محفوظ مانده، در مسرّت اهل ایمان نقش داشته است.
? برگی از دفتر آفتاب، ص ١٨۴.
? حالا فکر کن اگه کاری کنم که دل امام زمان رو شاد بکنه، چی میشه …

 نظر دهید »

#تشرف خدمت آقاامام زمان (عج) 

07 مهر 1400 توسط یاضامن آهو

#تشرف خدمت آقا امام زمان(عج)
?(از بیانات آیت الله ناصری)
✳️یکی از دوستان نقل کرد و گفت: دو سه تا گرفتاری داشتیم و وضع ما خیلی خراب بود. گفتیم می رویم از حضرت رضا عليه السلام حاجت می گیریم و می آيیم. 
?رفتیم مشهد و مسافرخانه گرفتیم. اتاق ما طبقة بالا بود. همسرم را گذاشتم و رفتم حرم. از حرم که برگشتم، دیدیم در خانه کسی نیست. 
?از خادم سؤال کردیم؛ گفت: «همسر شما از آن بالا می خواست پایین بیاید، از پله ها افتاد پایین و او را به بیمارستان بردند». 

فوراً به بیمارستان رفتم و دیدم سر و دست او شکسته است.
? گفتم: «یا امام رضا! خوب از ما مهمان داری کردی!»
♻️ فردا صبح در راه برگشت از حرم زمین خوردم و دنده ام آسیب دید. گفتم: «یا علی بن موسی الرضا! من آمدم دردی از دلم برداری، دو تا درد هم روی دلم گذاشتی. باشد طوری نیست. دیگر حرم هم نمی آیم».
? بادرد وتضرع رفتم یک کنار نشستم، یک خرده تخمه گرفتم و شروع کردم تخمه ها را شکستن. بعد دیدم یک آقایی✨ در آن جمعیت دارد می آید که خیلی فوق العاده است

 و پشت سر او پیرمردی است كه کوله پشتی‌اي پشت او است و با ادب دارد می آید. 
?آن آقا رسید مقابل من وگفت: «اینجا آمده‌اي». 

گفتم:« بله اینجا آمده ام. حالا هم این طور نشسته ام. دارم تخمه می شکنم». 

?گفت: «خدمت جدم رفتی، از جدم چه چيزي طلب کردی؟» من خیال کردم یکی از سیدهای زائر امام رضا(ع) می باشد.

گفتم: «آقا! از اين کاسه چوبی که کسی حلوا نخورده است!» 
❤️آقا فرمودند: «این حلواهایی که از اول عمر تا به حال خورده‌ای از کاسه که بود؟

?مصلحت تو چنین است. خدا می خواهد اجر و مقام بدهد، بلا می دهد(تا لایق مقام و مرتبه شوی) 

و در این اثنا میان گفتگو از نظرم غايب شد. 

بعد متوجه شدم که آن شخص مولایمان امام زمان(عج) بوده ✨?
(ای داد وفغان که نشناختم

                  وای که در این ابتلاء باختم)
صَـلَ اللهُ عـَلـیکَ یـا صـاحـبَ الـزَّمـان (عج)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 919
  • 920
  • 921
  • ...
  • 922
  • ...
  • 923
  • 924
  • 925
  • ...
  • 926
  • ...
  • 927
  • 928
  • 929
  • ...
  • 1033
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

بامهدی ادرکنی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس