#روایات طبی
?آیت الله حائری شیرازی?
? روایات طبی برای اثبات حقانیت ائمه بوده نه نفی ارزش تجربه بشری?
اینهایی که می گویند ما طب جدید را قبول نداریم و فقط طب قال الصادق و قال الباقر را قبول داریم، #اشتباه_می_کنند. ائمه این جراحی ها را قبول ندارند؟ خیلی هم #قبول_دارند! گاهی این آقایان افراط و تفریط می کنند. کل علوم تجربی را می گویند باید اسلامی باشد.
این روایات طبی برای این بوده که ائمه بگویند ما هم بلدیم و از شما هم بهتر بلدیم، [نه اینکه بخواهند ارزش تجربۀ بشری را نفی کنند]. ما اگر از #طب_اسلامی صحبت می کنیم به خاطر این است که در لسان ائمۀ اطهار برای مداواها، برای بیماری ها هم ارشاداتی شده، ما هم این ارشادات را جمع آوری می کنیم و از آنها استفاده می کنیم. اما آن ها اصلاً نیامده اند برای پزشکی. این جزء رسالت ائمه و انبیاء نیست. برای این ها باید از راه خودش که تجربه هست وارد بشویم، اگر انبیاء و اولیاء در این زمینه مطلبی بگویند حاشیه ی وظائف شان است، متن کارشان جای دیگر است.
اینکه ائمه گاهی در پزشکی مطالبی می فرمودند مثل این بوده که شما یک سری معلومات را به بچه ات نشان بدهی تا بفهمد که بابایش هم بلد است. از معلمش هم بهتر بلد است. اما اگر تکلیف های بچه ات را خودت انجام بدهی بچه چیزی یاد نمی گیرد و رشد نمی کند.
ائمه این علوم را به مردم نشان می دهند، برای اینکه وقتی می خواهند نصیحت کنند، مردم نصیحت ها را قبول کنند. امام رضا وقتی که به مامون می گوید من مزاجت را بهتر از این چیزی که اطبا بلدند درست می کنم، با این کار می خواهد قبضه اش کند [نه اینکه ارزش طب تجربی را نفی کند].
در #تعارضاتی که دستورات طبی ائمه با طب جدید دارد، اولویت با دستورات ائمه است. ائمه ما در طبی که دارند، استادند. اما ما که می خواهیم روال کار را طی کنیم، باید از راه #تجربه برویم. از راه تعبد نباید برویم.
#هرکه دختردارد
#امام خمینی
?امام خمینی رحمت الله علیه :
خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روی آوردن به سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار بیشتری برخوردار شوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمومنین و ائمه معصومین علیهم السلام سازگار نیست.
? صحيفه امام، ج20، ص: 341
#روش_حکومت_داری
#محرومین
#سرمایه_داری
#صحیفه_امام
#کرامتی فوق العاده زیبا و جالب
✿✵✰ هـر شــ?ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
کرامتی فوق العاده زیبا و جالب
از حضرت رقیه سلام الله علیها
یکی از علمای روحانی به نام افشار که مردی
متدین بود و به صداقتش ایمان داشتم
حدود چهل سال قبل برایم نقل کرد:
در جوانی که روضه میخواندم
زخمی عمیق در زانویم پیدا شد
و بر اثر آن در بیمارستان بستری شدم
پس از گذشت دو ماه پزشکان چارهای
جز قطع پای من ندیدند
وقتی از این موضوع باخبر شدم
مضطرب گشتم و تصمیم گرفتم
به مولایم امام حسین علیهالسلام توسل
پیدا کنم برای فراهم آمدن توجه بیشتر
منتظر ماندم که تاریکی شب برسد
شب هنگام با خود گفتم
دختر پیش پدر خیلی عزیز است
خوب است از نازدانه امامم بخواهم
که از پدر شفای مرا بخواهد
سپس این اشعار صامت بروجردی را
خواندم و گریه کردم:
بود در شهر شام از حسین دختری
آسیه فطرتی، فاطمه منظری
همینطور با گریه شعرها را ادامه دادم
سپس در حال خواب و بیداری دیدم مولایم
به طرف تخت من میآید و این دختر انگشت
پدر را گرفته او را به سوی من میکشد
حضرت کنار تخت من آمدند و فرمودند:
افشار من این اشعار صامت را دوست دارم
برایم بخوان
خواستم بخوانم که فرمودند: بایست
عرض کردم: آقاجان
قریب دو ماه است که نمیتوانم بایستم
فرمودند: اگر ارباب به نوکرش میگوید
بایست، میتواند او را شفا دهد “برخیز”
من ایستادم و اشعار را خواندم
در حین خواندن ناگهان بخود آمدم و دیدم
که ایستاده ام و چند نفر از پزشکان و
پرستاران و بیماران اطرافم گریه میکنند
صبح دکترها مرا معاینه کردند و گریه کنان
با تعجب گفتند: پایت هیج مشکلی ندارد
و میتوانی مرخص شوی
بیماران دیگر اتاقها از این موضوع باخبر
شدند و با عصا و ویلچر به اتاق من آمدند
و گفتند: باید این اشعار را دوباره بخوانی
تا ما هم گریه کنیم: من اشعار را خواندم
و آنان گریه کردند سپس از همه خداحافظی
کردم و مرخص شدم
پس از یک هفته به بیمارستان رفتم تا
به دو هم اتاقی خود سری بزنم
اما از آن دو خبری نبود پس از پرس و جو
مسئولان بیمارستان گفتند: آن روز همه
بیماران شفا گرفتند و مرخص شدند
✍راوی: استاد سازگار
?کتاب ریحانه کربلا، صفحه ۱۵۴
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ