بامهدی ادرکنی

  • خانه 

#لقب

07 شهریور 1400 توسط یاضامن آهو

⬅️ چه کسی در عالم

اولین بار لقب #سیدالشهداء را

به امام حسین علیه‌السلام داد؟

↫◄ در تاریخ اسلام دو شخصیت بزرگ

با لقب سید‌الشهداء شناخته می‌شوند↯‌
◽️یکی حمزه ابن‌ عبدالمطلب عموی پیامبر

◽️و یکی حسین ‌بن‌ علی علیه‌السلام

↫◄ این لقب به معنای برتری و فضیلت

یک شهید بر سایر شهیدان است

چنانکه در برخی روایات سید‌الشهداء

افضل‌الشهداء نیز درباره امام حسین

علیه‌السلام آمده است

↫◄ طبق پاره‌ای از روایات لقب

سید‌الشهداء برای امام حسین علیه‌السلام

نخستین بار از سوی جبرئیل و از طرف

خداوند به کار برده شد

??پیامبر اکرم ﷺ بارها خبر شهادت

امام حسین علیه‌السلام را که از فرشتگان

مقرب الهی دریافت کرده بود برای مردم

به ویژه خواص و یاران نزدیک و برخی

خویشان بیان کرده بود

↩️ ضمن یکی از این روایات پیامبر ﷺ

از طرف خداوند حسین ‌بن‌ علی علیه‌السلام

را سیدالشهداء معرفی کرد و فرمود:
【اِنَّه سَیدُ‌الشُّهداء مِن الاوَّلینَ وَالاخِرینَ

فِی الدُّنیا وَالاخرةِ وَ سیِّد شَبابِ اهلِ الجَنَّةِ

مِنَ الخَلْقِ اَجمَعِینَ】
◽️⇦ او (حسین) سرور شهیدان از

نخستین تا آخرین آنها در دنیا و آخرت است

و سرور جوانان همه اهل بهشت است

◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:

?الامالی، مجلس۳۰، صفحه ۲۲۲

? تاریخ الامم والملوک، جلد۵، صفحه۴۲۴

?شیخ مفید، الارشاد، جلد۱، صفحه۳۸

°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°

ــــــــــــــــــــــــ

 نظر دهید »

#ایت الله کوهستانی

07 شهریور 1400 توسط یاضامن آهو

??آیت ‌الله کوهستانی ره
امام حسین علیه‌السلام

هر چه داشت در راه خدا داد
هر کس به خانه امام حسین برود

امام او را رها نمی‌کند

همه‌ چیز به او می‌دهد

 نظر دهید »

#داستان

07 شهریور 1400 توسط یاضامن آهو

✧✾════✾✰✾════✾✧ امیرکبیر و یاد امام حسین علیه‌السلام   مرحوم آیت الله العظمی اراکی درباره شخصیت والای میرزاتقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم جایگاهی متفاوت و رفیع داشت پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را‌ در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم می‌رفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید ناگهان به خود گفتم میرزاتقی خان! دو تا رگ بریدند این همه تشنگی!!! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی، آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ باشد تا در قیامت جبران کنیم ✍منبع: ?کتاب آخرین گفتارها °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 نظر دهید »

 #تفسیر

07 شهریور 1400 توسط یاضامن آهو

ا
#ســوره‌اعــراف

#صفحـه۱۵۵
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
✨لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ ۚ 

وَ كَذَٰلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِينَ{۴۱}
براى مجرمان در جهنم بسترهايى است

و از بالاى سرشان پوشش‌هايى از آتش

و اينگونه ستمگران را كيفر مى‌دهيم(۴۱)
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
⬅️ «مهاد» از «مهد» به معناى بستر است

تعبير به «مهاد» براى دوزخيان

نوعى تمسخر و استهزاى آنان است

يعنى آرامگاهشان دوزخ است

↲تفسیر فی ظلال القرآن

⬅️ «غَواشٍ» جمع «غاشِيَةٌ» به معناى

پوشش است و به خيمه نيز گفته مى‌شود

خداوند از گروه عنود و اعراض كننده

در آیه ۳۷ اين سوره به عنوان كافر

در آيه ۴۰ به عنوان مجرم

و در اينجا به عنوان ظالم ياد كرده است

زيرا آنكه آيات الهى را تكذيب كند

شايسته همه اين القاب است

چنانكه در آيه ۲۵۴ سوره بقره مى‌خوانيم:

«وَالْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»

⬅️ پيامبر ﷺ پس از تلاوت آيه فرمودند:

جهنم داراى طبقاتى از بالا و پائين است

كه معلوم نيست طبقات بالا بيشتر است

يا طبقات پائين و كافران در ميان طبقات

قرار داشته و همواره در فشار مى‌باشند
همچنين حضرت فرمودند:

زيرانداز و روانداز كافران در قبر

آتش جهنم است

↲تفسیر نمونه

◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯
⓵ دوزخ سراسر وجود کفار را

از همه‌ طرف فرا مى‌گيرد

«لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ … غَواشٍ‌»

چنانكه در آيات ديگر نيز مى‌خوانيم:

«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ»

↲سوره عنکبوت، آیه ۵۴
«لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ

تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ»

↲سوره زمر، آیه ۱۶
و «يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ

وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ»

↲سوره عنكبوت، آیه ۵۵

? تفسیر نور

°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°

ــــــــــــــــــــــــــــــــ

 نظر دهید »

#داستان معنوی

07 شهریور 1400 توسط یاضامن آهو

           

✧✾════✾✰✾════✾✧
در قدیم یک فردی بود در همدان

به نام اصغرآواره
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسی‌ها

و مجالس بزرگان شهر مجلس گرمی می‌کرد

و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را

می‌شناختند و چون کسی را نداشت

و بیکس بود بهش می‌گفتند اصغر آواره!
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد

و دیگه کارش این شده بود می‌رفت

تو اتوبوس برای مردم می‌زد و می‌خواند

و شب‌ها می‌رفت در بهزیستی می‌خوابید
تا اینجای داستان را داشته باشید!
در آن زمان یک فرد متدین و مؤمن در

همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا می‌رود 

و وصیت‌کرده بود اگر من فوت کردم از

حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته

و گریه کن و خادم اباعبدالله علیه‌السلام

و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی

است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت

من را بخوانند
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر آمدند

برای تشیبع جنازه در باغ بهشت همدان

و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه

که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش

برای خواندن نماز میت
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت

تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر

استادم حاج ملاعلی همدانی فاتحه‌ای بخوانم

و برگردم
وقتی به سر مزار استادش رسید در حین

خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که

چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته

و به سمت غسال‌خانه می‌بردند
کنجکاو شد و به سمت آنها رفت

پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه

در حال تدفین آن هستید؟

یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است

تا اسم او را شنید فریادی از سر تأسف زد

و گریست
مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها

آمدند‌ و جویای اخبار و حال حاجی شدند

و پرسیدند‌چه شد که شما برای این فرد

این طور ناله کردید؟!
حاجی گفت: مردم این فرد را می‌شناسید؟ 

همه گفتند: نه! مگه کیه این؟

حاجی گفت: این همون اصغر آواره است

مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود

شما از کجا می‌شناسیدش؟!

و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی
گفت: سال‌ها قبل از همدان عازم شهر قم بودم

و آن زمان‌ها تنها یک اتوبوس فقط به آن

شهر می‌رفت سوار اتوبوس که شدم دیدم

وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد
ترسیدم و گفتم: یا حسین اگه این مرد

بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من

ساکت باشم حرمت لباسم از بین می‌رود
اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس

نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمی‌ذارم

شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم

در قم نخواهم رسید

چه کنم؟!

خلاصه از خجالت سرم را به پائین انداختم
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود

که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو

گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که

مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟

چرا نمیزنی؟

گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما

جلوی اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها

موسیقی ننواختم
خلاصه حرمت نگه داشت و رفت

اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین علیه‌السلام

برات جبران کنه

حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای

تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته

حاجی عنایتی بهانه‌ای بشود برای این امر
خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد

و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش

را انجام داد و برایش به همراه آن جمعیت

نماز خواند

این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد

هر چقدر می‌شکنیم باز نمک می‌ریزد
          یـــاحـسـیـــ?ــــن

‌°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 997
  • 998
  • 999
  • ...
  • 1000
  • ...
  • 1001
  • 1002
  • 1003
  • ...
  • 1004
  • ...
  • 1005
  • 1006
  • 1007
  • ...
  • 1025
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

بامهدی ادرکنی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس