بامهدی ادرکنی

  • خانه 

امام صادق علیه‌السلام

04 اردیبهشت 1404 توسط یاضامن آهو

امام صادق علیه‌السلام
🔹 از سه کس برحذر باش:

1. خیانتکار
2. ستمکار
3. سخن‌چین

زیرا کسی که به خاطر تو به دیگری خیانت کند، به تو نیز خیانت می‌کند، و کسی که به خاطر تو به دیگری ستم کند به تو نیز ستم می‌کند و کسی که برای تو سخن‌چینی کند بر ضد تو نیز سخن‌چینی خواهد کرد.

📚 میزان الحکمة، ج6 ، ص200

 نظر دهید »

امام

04 اردیبهشت 1404 توسط یاضامن آهو

#حدیث

#همسرداری

🌸 امام صادق (علیه‌السلام) :

منْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ یَکُونَ القَیِّمَ عَلَى عِیَالِهِ

از نیک‌بختى مَرد، این است که تکیه‌گاه خانواده‌اش باشد. 🌸

 نظر دهید »

دستورالعمل مرحوم قاضی برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی:

04 اردیبهشت 1404 توسط یاضامن آهو

‍ ♨️ دستورالعمل مرحوم قاضی برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی:

🔹 علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم قاضی هستند ، فرمودند:
روزی از ایشان پرسیدم که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟

سید علی قاضی در جواب فرمودند:
”پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی ، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:

💎 «اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ»“. إ ن شاء الله گشایش یابد.

🔹 علاّمه انصاری فرمودند:
من در مواقع گرفتاری های صعب و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب گرفتم.

📚 مهر تابناک ص 260

 نظر دهید »

یکی از آشنایان خواب شهید سید احمد پلارک را می‌بیند.

04 اردیبهشت 1404 توسط یاضامن آهو

🔻 یکی از آشنایان خواب شهید سید احمد پلارک را می‌بیند.

او از شهید تقاضای شفاعت می‌کند. که شهید پلارک به او می‌گوید: من نمی‌توانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی می‌توانم شما را شفاعت کنم که شما نماز بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید. همچنین زبان‌هایتان را نگه دارید. در غیر اینصورت هیچ کاری از دست من برنمی‌آید.

شهید سیداحمد پلارک 🕊 🌹

 نظر دهید »

مصائب_گودال_قتلگاه

04 اردیبهشت 1404 توسط یاضامن آهو

#امام_صادق_علیه_السلام

#مصائب_گودال_قتلگاه

🩸 منصور دوانیقی، سه بار شمشیر کشید تا إمام صادق علیه‌السلام را به شهادت برساند، امّا …

در نقل‌ها آمده است:

🥀 روزی منصور دوانیقی ملعون، امام صادق علیه‌السلام را توسط شخص نانجیبی به نام «ربیع» به قصر خود کشاند و سه مرتبه شمشیر خود را بلند کرد تا إمام علیه‌السلام را به شهادت برساند اما در هر مرتبه از کار خود منصرف می‌شد و شمشیر را غلاف کرد و در نهایت حضرت را رها کرده و إمام علیه‌السلام از قصر او خارج شدند.

🥀 ربیع ملعون، معترضانه به منصور دوانیقی گفت: چرا کار او را نساختی؟!
منصور گفت: در هربار که شمشیر کشیدم، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با چهره‌ای غضب‌آلود در مقابل من متمثّل شد و من از ترس، شمشیر را غلاف کردم تا اینکه در بار سوم که شمشیر کشیدم،

📋 فَتَمَثَّلَ لِی رَسُولُ اللَّهِ بَاسِطَ ذِرَاعَیْهِ قَدْ تَشَمَّرَ وَ احْمَرَّ وَ عَبَسَ وَ قَطَّبَ حَتَّی کَادَ أَنْ یَضَعَ یَدَهُ عَلَیَّ
▪️رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به‌من نزدیک شد، پنجه‌های خود را گشوده بود و دامن به‌کمر زده و چشمانش قرمز شده بود و نهایت خشم از صورتش آشکارا بود نزدیک بود مرا در پنجه‌های خود بفشارد.

📚 مُهَج الدعوات،سیدبن‌طاووس،ص192

✍ آه یا رسول الله…
کاش در جای دیگر، در مقابل یک نانجیبی دیگر، نیز متمثّل می‌شدید…
در آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند:

📜 … ثُمّ إنّهُ رَکِبَ عَلىٰ صَدرهِ الشریف، و وَضعَ السیفَ فٖی نَحره، و هَمّ أنْ یَذبحَه،
▪️شمر ملعون وارد گودال قتلگاه شد و بر سینه مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام نشست و شمشیر را کشید و بر گلوی مطهر آن حضرت گذاشت و آمد تا سر مبارک را ذبح کند،

📜 فَفتَحَ عَینَیه فی وَجهِه فَقالَ لَه الحُسین علیه‌السلام: یَا ویلک مَن أنتَ؟ فَقد إرتَقَیتَ مُرتَقَىٰ عَظیمًا؛ فَطالَ‌ما قَبَّلَهُ رَسولُ الله
▪️که در این هنگام چشمان سیدالشهداء علیه‌السلام کمی باز شد و با صدای بی‌رمقی به آن ملعون فرمودند:
وای بر تو! تو کیستی؟ بر جایگاه بلندی بالا آمده‌ای! آنجایی را که نشسته‌ای، دائماً رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌بوسید…

📚 ینابیع المودّة، ج3، ص83
📚 ناسخ‌التواریخ،سیدالشهداء علیه‌السلام، ج2 ص386

✍ دوباره پای برهنه شبانه آوردت
شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت

عبا نداری و عمامه و رِدایت کو؟
چقدر خون شده پایت بگو عصایت کو؟

حرم تو هستی او پشت بر حرم داده
تو ایستاده‌ای و نانجیب لٕم داده

به گرد خویش غلام و کنیز دارد باز
به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز

سه بار خواست بسوزی به ناروا که نشد
سه بار خواست بگوید به ناسزا که نشد

سه بار سمت تو آمد ولی برِ تو نشست
سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست

سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد
بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد

هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر
بجای خویش نشست از نهیبِ پیغمبر

هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم
هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم

تو کوه بودی و او در مقابلِ تو شکست
اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست

شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله
به گریه مقبل تو گفت با رسول الله

 بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد

تمام پیکر‌ش از تیغ غرق خون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید

مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود
هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود

لبش پُر از ترک و آب را بردند
به روی ناقه‌ی عریان رُباب را بردند…

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 31
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 35
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 1017
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

بامهدی ادرکنی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس