خدا
?امام جعفرصادق علیهالسلام:
❇️جهادُالمرأَةِ أَنْ تصبِرَ علی ماتری مِن أذی زَوجِها وَ غَیرَتِه.
❇️جهان زن در آن است که آنچه از اذیت شوهر و از غَیرَتِ او (بر ناموس خود) ببیند صبور و شکیبا باشد.
? الفقیه، ج ٢، ص ١٤١
?امام جعفرصادق علیهالسلام:
❇️جهادُالمرأَةِ أَنْ تصبِرَ علی ماتری مِن أذی زَوجِها وَ غَیرَتِه.
❇️جهان زن در آن است که آنچه از اذیت شوهر و از غَیرَتِ او (بر ناموس خود) ببیند صبور و شکیبا باشد.
? الفقیه، ج ٢، ص ١٤١
?دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ و آلهِ الطّاهِرین.
خدایا راهنمایی ام کن در آن به کارهاى شایسته و اعمال نیک و برآور برایم حاجتها و آرزوهایم اى که نیازى به سویت تفسیر و سؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینه هاى جهانیان است درود فرست بر محمد وآل طاهر او
? نکاتی از جزء 16 قرآن کریم:
1-♦️درس هایی از داستان حضرت خضر و موسی ع :
1- پیدا کردن عالم ربانی اهمیت دارد.
2- علم اصیل از بندگی خدا و عبودیت سرچشمه می گیرد.
3- علم را باید برای رشد و کسب خیر و صلاح آموخت.
4- برای شکیبایی لازم است احاطه علمی پیدا کرد و حوادث را از روی ظاهر آنها تحلیل نکرد.
5- بایدحقیقت را پذیرفت، هر چند که ناگوار باشد. همانطور که موسی ع در جدایی از خضر ع انجام داد.
6- فرزند در پرتو ایمان و امانتِ پدر صالح می تواند سعادتمند شود.
7- فرزند بخاطر طغیان و کفران و آزار والدین عمرش کوتاه می شود.
8- شاگرد و استاد متقابلا باید ادب را رعایت کنند.
( کهف 82-66 ).
2-♦️ هرچند نظریات مختلفی وجود دارد، اما نظری که با آیات قرآن و شواهد تاریخی مطابقت بیشتری دارد، این است که ذوالقرنین همان کوروش پادشاه هخامنشی است(کهف 84).
3-♦️به احتمال زیاد یأجوج و مأجوج گروهی از طایفه مغول بودند که برای مردم قفقاز مزاحمت شدید ایجاد کرده بودند و با درخواست آنها کوروش اقدام به احداث سد معروف ذوالقرنین کرد(کهف 94).
4-♦️خداوند، عقل و درایت کافی، مدیریت صحیح، قدرت و قوت، لشکر و امکانات مادی در اختیار ذوالقرنین قرار داده بود، او هم از این اسباب به بهترین شکل استفاده میکرد(کهف 84).
5-♦️درس هایی از داستان ذو القرنین:
1- در جهان هیچ کاری بدون بهره گیری صحیح از اسبابش پیشرفت نمی کند.
2- هیچ حکومتی نمی تواند بدونِ کیفرِ خطاکاران و تشویقِ خادمانِ خود دوام یابد.
3-برنامه های یک حکومت باید سهل و آسان باشد تا میل و رغبت افراد را تحریک کند.
4- یک حکومت فراگیر نمی تواند نسبت به تفاوت زندگی مردم و تنوع آن بی اعتناء باشد.
5- امنیت بقدری اهمیت دارد که برای تامین آن حتی از پرزحمت ترین کارها نباید دریغ کرد.
6- باید از صاحبان اصلی درد در رفع مشکلشان یاری گرفت (کهف 97-83 ).
6-♦️خدمت به محرومان یک ارزش است، با فرهنگ باشند یا بی فرهنگ(کهف 93).
7-♦️مسلمانان باید مسائل دینی و عقیدتی و اجرایی اسلام را به صورت برهانی و روشن فرا بگیرند و به یقین برسند و مطابق قرآن و سنت و احادیث صحیح عمل کنند نه حدس و گمان(کهف 105).
8-♦️مستحب است دعا بطور مخفی (به معنی پنهان و در خلوت) باشد (مریم 3).
9-♦️خداوند برای عقل و بصیرت سن و سال قائل نشده و یحیی و عیسی را بعنوان نمونه ذکر کرده است(مریم 12).
10-♦️در کریمه 17 معنای تمثل و تجسمِ جبرئیل بصورت بشر این است که در حواس بینایی مریم به این صورت محسوس شود وگرنه در واقع باز همان روح است و نه بشر.
11-♦️کریمه 35، ابطال گفته مسیحیان که عیسی ع پسر خداست می باشد. فرزند داشتن ایجاب می کند که خدا جسم، محدودیت و نیاز داشته باشد، زیرا فرزند هم جزئی از اجزاء والد خود است و هم مانند والد است و هم رفع کننده حوائج والد و این هر سه یعنی جسم داشتن، محدودیت و نیازمندی که با مقام خدایی که هر چه اراده کند همانطور که خواسته و بدون تاخیر تحقق می یابد منافات دارد.
12-♦️سعی کنیم آتش خشم دیگران را با سخنان زیبا و آرام بخش، خاموش کنیم(مریم 47).
13-♦️ ادریس ع، جد پدر نوح است. او اولین کسی بود که با قلم خط نوشت و به علم نجوم و حساب و هیئت احاطه داشت و نخستین کسی بود که طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت(مریم 56).
14-♦️گریه در سجده آنقدر ارزشمند است که خداوند از اهل آن تجلیل کرده است(مریم 58).
15-♦️مراد از ضایع کردن نماز، عمل نکردن به اقتضای آن که بازداشتنِ از فحشا و منکر است، می باشد. پس نمازی که این خاصیت را نداشته باشد کامل نیست( مریم 59).
16-♦️زندگی بهشتیان یکنواخت نیست؛ هرصبح و شام لطف تازه شامل حالشان میشود. آنها با مرکبی که از اعتقادات و اعمال صالحشان در دنیا فراهم کردهاند، سیر تکاملی خویش را در آنجا ادامه خواهند داد(مریم 62).
17-♦️همان کسانی که انسان به جای خدا به آنان دل بسته، بر ضد او قیام خواهند کرد(مریم 82).
18-♦️مرد، متکفل تامین رفاه خانواده است(طه 10).
19-♦️دین از سیاست جدا نیست، موسی برای اصلاح حکومت حرکت کرد(طه 24).
20-♦️رضایت مادر، جایگاه ویژهای نزد خدا دارد(طه 40).
21-♦️ برای نفوذ در دل های مردم، هر چند گمراه و آلوده باشند، وحتی با دشمنان، نخستین دستور قرآن برخورد ملایم و همراه با مهر و عواطف انسانی است(طه44).
22-♦️ این آیه نزول دفعی قرآن را تایید میکند.قرآن دوبار بر پیامبر نازل شده؛ یکبار به صورت دفعی در شب قدر، و یک بار به صورت تدریجی و در طول 23 سال رسالت ایشان و بر اساس مصالح (طه114).
23-♦️خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر آن مقاومت و صبوری کن که برکات آن تنها متوجه خود شماست نه خدا، ما از تو روزی و بهره و سود نمی خواهیم بلکه مائیم که به تو روزی و بهره می دهیم( طه 132).
24-♦️جوهر اصلی هر عبادتی، حصول معرفت و خضوع در برابر خدا و مهار نفس از خلافهاست( طه 132).
? ? ↶ #دعـایروزدوشنبـه ↷ ? ?
? ? بِسْمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰنِ الْرَّحیمْ ? ?
【اَلْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی لَمْ یُشْهِدْ أَحَداً حِینَ فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا اتَّخَذَ مُعِیناً حِینَ بَرَأَ النَّسَمَاتِ لَمْ یُشَارَکْ فِی الْإِلَهِیَّةِ وَ لَمْ یُظَاهَرْ فِی الْوَحْدَانِیَّةِ کَلَّتِ الْأَلْسُنُ عَنْ غَایَةِ صِفَتِهِ وَالْعُقُولُ عَنْ کُنْهِ مَعْرِفَتِهِ وَ تَوَاضَعَتِ الْجَبَابِرَةُ لِهَیْبَتِهِ وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْیَتِهِ وَانْقَادَ کُلُّ عَظِیمٍ لِعَظَمَتِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ مُتَوَاتِراً مُتَّسِقاً وَ مُتَوَالِیاً مُسْتَوْسِقاً [مُسْتَوْثِقا] وَ صَلَوَاتُهُ عَلَى رَسُولِهِ أَبَداً وَ سَلامُهُ دَائِماً سَرْمَداً اَللَّهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ یَوْمِی هَذَا صَلاحاً وَ أَوْسَطَهُ فَلاحاً وَ آخِرَهُ نَجَاحاً وَ أَعُوذُبِکَ مِنْ یَوْمٍ أَوَّلُهُ فَزَعٌ وَ أَوْسَطُهُ جَزَعٌ وَ آخِرُهُ وَجَعٌ، اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ کُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ کُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسْأَلُکَ فِی مَظَالِمِ عِبَادِکَ عِنْدِی فَأَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِیَّاهُ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی عِرْضِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ أَوْ هَوًى أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أَوْ رِیَاءٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ غَائِبا کَانَ أَوْ شَاهِداً وَ حَیّاً کَانَ أَوْ مَیِّتاً فَقَصُرَتْ یَدِی وَ ضَاقَ وُسْعِی عَنْ رَدِّهَا إِلَیْهِ وَالتَّحَلُّلِ مِنْهُ فَأَسْأَلُکَ یَا مَنْ یَمْلِکُ الْحَاجَاتِ وَ هِیَ مُسْتَجِیبَةٌ لِمَشِیَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَى إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِیَهُ عَنِّی بِمَا [بِمَ] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً إِنَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اَللَّهُمَّ أَوْلِنِی فِی کُلِّ یَوْمِ إِثْنَیْنِ نِعْمَتَیْنِ مِنْکَ ثِنْتَیْنِ سَعَادَةً فِی أَوَّلِهِ بِطَاعَتِکَ وَ نِعْمَةً فِی آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِکَ یَا مَنْ هُوَ الْإِلَهُ وَلا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِوَاه】
✧✾════✾✰✾════✾✧
? ? بنام خداوند بخشنده مهربان ? ?
〖 ستایش خداى را که هنگام آفرینش
آسمانها و زمین احدى را گواه نساخت
و به گاه ایجاد جانداران یاورى نگرفت
در پرستش انبازى ندارد
و در یکتاییاش پشتیبانى نخواهد
زبانها از بیان حقیقت وصفش درمانده
و خردها از ژرفاى معرفتش وامانده
و گردنکشان در برابر عظمتش فروتن
و چهرهها از بیم او متواضع گشته
و هر بزرگى در برابر بزرگیاش
تسلیم گشته است
ستایش پیاپى و پیوسته و دنباله دار
و پایدار تنها توراست و رحمت همیشگى
و درود جاودان و بیپایان او بر رسولش باد
بار خدایا ابتدای امروزم را خیر و صلاح
و میانه امروز را رستگارى
و پایانش را کامیابى قرار ده
و به تو پناه میآورم از روزی که آغازش
شیون و میانش بیتابى و پایانش
دردمندى است
خدایا از تو آمرزش میطلبم براى هر نذرى
که کردم و هر وعدهاى که دادم
و هر پیمانى که بستم و به آن وفا نکردم
و اداى حقوق بندگانت را که بر عهده دارم
از تو درخواست میکنم پس هر بندهاى
از بندگانت و هر کنیزى از کنیزانت
که او را نزد من حقى پایمال شده باشد
که در آن به جان یا آبرو یا مال
یا خانوادهاش یا فرزندش ستم روا داشتهام
یا غیبتى از او کردهام یا بر اثر میل خود
یا خواهش دل یا تکبر یا غضب یا خودنمایى
یا تعصب بر او یارى نهادهام
این بنده یا کنیزت غایب باشد یا حاضر
زنده باشد یا مرده و دستم کوتاه شده
و وسعم نمیرسد از پرداخت آن حق
یا طلب حلالیت از او
از تو میخواهم اى کسى که رفع نیازها
در اختیار اوست و آن حاجات در مقابل
مشیت او اجابت پذیر
و به جانب ارادهاش شتابانند
که بر محمد و خاندان محمد درود فرستى
و آن بنده را که بر او ستمى کردم
هرگونه که خواهى از من راضى گردانى
و از جانب خود مرا رحمت عطا نمایى
چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن
به تو زیان نرساند اى مهربانترین مهربانان
خدایا در هر دوشنبه از سوى خویش
دو نعمت بر من عطا کن
خوشبختى بندگیات را در آغازش
و نعمت آمرزشت را در پایانش
اى آنکه تنها او شایسته پرستش است
و جز او کسى گناهان را نیامرزد 〗
⇝✿• ? •❀°✵﷽✵°❀• ? •✿⇜
? ? هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه
از ابتـدای قـــرآن
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
✨وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُوا أَوْلِیَاءَهُ ۚ إِنْ أَوْلِیَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ{34}
و چرا خداوند آنها را عذاب نکند؟ با اینکه آنان مردم را از مسجدالحرام باز مىدارند، در حالى که سرپرست آنجا نیستند، جز افراد پرهیزگار دیگران حقّ تولیت و سرپرستى آن را ندارند ولى بیشترشان نمىدانند(34)
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
⬅️ در آیه قبل خداوند به خاطر وجود
پیامبر صلى الله علیه و آله در میان مردم
و همچنین برگشت و توبه و استغفارشان
عذابى همچون عذاب آسمانى قوم
عاد و ثمود را از آنان برداشت
اما در این آیه سخن از عذاب آنان است که
مىتوان گفت: آنها استحقاق عذاب را دارند
هر چند خداوند به خاطر وجود پیامبر
صلى الله علیه و آله عذابشان نمىکند
البته ممکن است مراد از عذاب در این آیه
بلاها و سختىهاى جنگ و اسارت باشد
⬅️ حضرت على علیهالسلام مىفرماید:
«الله الله فى بیت ربّکم لا تخلوه
ما بقیتم فَانّه ان تُرک لم تناظروا»
↲نهج البلاغه، نامه 47
از خدا پروا کنید، از خدا پروا کنید
درباره خانه خدایتان که اگر آن را رها کنید
و تعطیل شود، عذاب الهى بیدرنگ شما را
فرا خواهد گرفت
◽️⇦ نکتـــهها ↯
⓵ آنان که مانع ورود مؤمنان به مسجد
الحرام مىشوند افراد بىتقوایى هستند
و باید منتظر عذاب الهى باشند
«وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ»
⓶ کفار خود را به ناحق متولّى
مسجدالحرام مىپنداشتند
«وَ ما کانُوا أَوْلِیاءَهُ»
⓷ تولیت خانهاى که به دست ابراهیم
خلیل علیهالسلام و بر اساس تقوا ساخته
شده نباید به دست افراد بىتقوا باشد
«إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ»
⓸ تعیین سرپرست براى رسیدگى
به امور مسجدالحرام ضرورى است
«إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ»
از اینکه آیه شرایط متولّى را بیان مىکند
نه اصل آن را، پس تعیین تولیت لازم است
? تفسیر نمونه