#حدیث
? هرصبح؛ یک حدیث ?
❣حضرتامیر[علیهالسلام]میفرمایند:
? بزرگترین گناه؛ ناامیدی از رحمت خداست!?
? میزانالحڪمه، ح 682
? ? ? ? ? ? ?
? هرصبح؛ یک حدیث ?
❣حضرتامیر[علیهالسلام]میفرمایند:
? بزرگترین گناه؛ ناامیدی از رحمت خداست!?
? میزانالحڪمه، ح 682
? ? ? ? ? ? ?
☘️ برای حل مشکل کسی که سحر یا دچار چشم زخم شده باشد ، می فرمودند :
این موارد را مراعات و عمل کنید تا ان شاء الله مشکل برطرف گردد:
1️⃣ #قرآن کوچکی را همیشه همراه داشته باشید.
2️⃣ #معوذتین را بخوانید و تکرار نمایید.(ناس و فلق)
3️⃣ #آیت #الکرسی را بخوانید و در منزل نصب نمایید.
4️⃣ #چهار قل را بخوانید و تکرار کنید، خصوصا وقت #خواب.
5️⃣ در موقع #اذان با صدای نسبتا بلند، اذان بگویید.
6️⃣ روزی 50 آیه از #قرآن کریم با صدای نسبتا بلند بخوانید.
? کتابپرسشهایشما،پاسخهای آیت الله بهجت
?نظم در خوردن غذا از نظر آیت الله بهجت
? ?
از توصیه هایی که از معصومین و بزرگان به ما رسیده است، حفظ نظم در همه کارها و از جمله در خواب و خوراک است.
? آیت الله العظمی بهجت می فرمایند:
«اخلال در #نظم_خوردن_غذا و هضم آن، و نیز اخلال در نظم خواب و دیگر کارها، موجب تأخیر تأثیر در آن ها است؛
? درباره رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، آمده است:
«کانَ إدامُهُ الْجوعَ» (13)؛ جوع و گرسنگی، خوراک و غذای ایشان بود. …
? آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه میفرمایند:
در روایات ما آمده است:
[در هر روز، #یک_وعده_غذا بخور و پیش از این که غذای اولی هضم شود، از خوردن غذا بپرهیز.]
? دعای مهم هنگام خروج از منزل برای حفظ از شیاطین
✍ از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) روایت شده که فرمودند :
? هنگام خروج از منزل (چه در مسافرت باشی یا در وطن) بگو :
? بِسْمِ اللَّهِ
? آمَنْتُ بِاللَّهِ
? تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ
? ماشاءالله
? لاحولَ ولاقوةَ الا بالله
? پس شیاطین که به او میرسند بازگردند و فرشته ها به صورت آن شیاطین میزنند و میگویند :
? چه راهی برای گمراه کردن این بنده دارید در حالی که نام خدا را آورد و به او ایمان دارد و بر او توکل کرد و گفت هرچه خدا بخواهد و هیچ مانع و نیروئی جز خدا نیست.
? کافی ج 2 ص 543
{#عمّار_حلب} ? ?
برشهایۍازڪتاب#شهیدمحمدحسینمحمدخانۍ روباهمبخونیم:
می گفت که از آن موقع که حضرت آقا گفتند:
«اَیْنَ عمار؟!»
نام عمار را انتخاب کردهام ? …کسی بود که حاج قاسم برایش صدقه کنار می گذاشت
چرا میگوید عمار همت من بود؟ یک جوان سی ساله…
–چندشم شد، با شلوار شش جیب بسیجی و آن همه ریش. با خودم گفتم:«این از جایی پول گرفته بیاد دهن دانشجوها را سرویس کنه!»
تصور نمی کردم حزب اللهی ها اینقدر شاد و شنگول باشند. اصولاً آدمهای ریشو را که می دیدم، تصور می کردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند ? ?
من هم زیاد بچه هیئتی نبودم
پنداری حضرت فاطمه (س) یکی جداست، حضرت زهرا(س) هم یکی جداست. دفعه اول که پا گذاشتم توی هیئت، یکی یکی من را چپاندند تنگ بغلشان و حسابی تحویلم گرفتند. که چی؟! بیا بالای مجلس بنشین.
ممد حسین بیل اول را که ریخت، هواخواهش شدم. وقتی شش جیب میپوشید، دل و روحم را می برد ? ♥
هیچ وقت نگفت که ریشت را تیغ نزن، آهنگ گوش نکن یا شلوار پاره نپوش. اگر با او میگشتی، نماز اول وقت خوان میشدی، ناخودآگاه… ?
راه افتادم بین آدمهای دور و برش
و پرسان پرسان برگ برندههایش را جمع کردم دیدم حق داشت بتواند روزی برگ برندههایش را رو کند حق داشت به ازای همه آن ها از دستان اربابش، افتخار شهادت بگیرد. حق داشت،
نوش جانش! ♥️ ? ?♀
هنوز هم تیپ سیدالشهدا (ع) جایگزینی مثل عمار پیدا نکرده است. گاهی انسان واقف هست؛ ولی مدیر و مدبر نیست. گاهی همه اینها را دارد، فکور هم هست ولی شجاع نیست. گاهی شجاعت هم هست؛ ولی مخلص نیست.
این آدم تمام این صفات را یک جا جمع کرده بود … ? ♥️