#نهج البلاغه
? در بیان عیب کسی مشتاب که شاید خداوند گناه او بخشوده باشد، و از گناه کوچکی که خود مرتکب شده ای آسوده خاطر مباش، که شاید به خاطر آن عذاب شوی
? خطبه 140
? در بیان عیب کسی مشتاب که شاید خداوند گناه او بخشوده باشد، و از گناه کوچکی که خود مرتکب شده ای آسوده خاطر مباش، که شاید به خاطر آن عذاب شوی
? خطبه 140
? کتاب: ستیز با خویشتن ستیز با جهان
? مدتها پیش، در یکی از شبکه های اجتماعی، با بعضی از رفقای مجازی گفت و گوهایی درباره اسلام ناب و اسلام آمریکایی پیش آمد. بحثها، گاهی به حسب جوانی داغ میشد و گاهی نیز مصلحت در این دیده میشد که سکوت شود تا بحثی در نگیرد. حاصل آن گفتگوها متنی 276 صفحهای شد. برخی حرفهای زیادی داغ بود و بعضی هم سرد و بیربط. ماحصل جرح و تعدیل آن همه، شد این مجموعه.
جرح و تعدیل، ضروری بود. غرض از انتشار این بحث ها، تلنگری است برای تامل درباره چیزهایی که شاید پیشتر درباره شان اندیشیدهایم. مقصود، جدل نبود.
? ? ? ? ? ?
? رسول خدا صلیالله علیه و آله:
✍ مَنْ فُتِحَ لَهُ بَابُ خَیْرٍ فَلْیَنْتَهِزْهُ فَاِِنَّهُ لایَدْرِی مَتَی یُغْلَقُ عَنْهُ؟
? کسی که یک دری از خیر به رویش باز شد آن را غنیمت بشمارد زیرا نمیداند چه وقت به روی او بسته خواهد شد؟
? بحار، ج ٧٧، ص ١٦٥
? ? امیرالمؤمنین علی علیهالسلام⇩
《إنَّ ماضی یَومِکَ مُنتَقِلٌ
وَ باقیهِ مُتّهمٌ فَاغتَنِمْ وَقتَک بِالعَمَلِ》
دیروز که گذشت
و به فردا هم اطمینان نیست
امروزت را با اعمال صالح
غنیمت شمار
?شرح غرر، جلد 2، صفحه 507
?#شهیدیڪهبعدازشهادتبهمادرشقرانخواندنیادداد? مادر در خواب پسر شهیدش را میبیند. پسر به اومیگوید:توۍبهشتجامخیلۍخوبه.چۍمیخواۍبرات بفرستم؟ ❌مادر میگوید: «چیزۍنمیخوام؛ فقط جلسه قرآن ڪه میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میڪشم. میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون.». ?پسر میگوید: «نماز صبحت رو ڪه خوندۍ قرآن رو بردار و بخون!»بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد. ?قرآن را بر میدارد و شروع میڪند به خواندن. خبر میپیچد. ??پسر دیگرش اینرا به عنوان ڪرامت شهید محضر آیت الله نورۍ همدانۍ مطرح میڪند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان ڪنند. ✅حضرت آیتالله نورۍ همدانۍ نزد مادر شهید میروند. قرآنے را به او میدهند ڪه بخواند. به راحتۍ همه جاۍ قرآن را میخواند؛ اما بعضے جاها را نه. ⁉️میفرمایند:«قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!».مادر شهید شروع میڪند به خواندن از روۍ قرآن خودش؛ بدون غلط. ?آیت الله نورے گریه میڪنند و چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:«جاهایے ڪه نمیتوانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم ڪه امتحانشان ڪنیم.».