روایتی از 45 روز اول مقاومت خرمشهر
06 خرداد 1404 توسط یاضامن آهو
💠 روایتی از 45 روز اول مقاومت خرمشهر
🔸 عقبنشینی کردیم. آمدیم نزدیک پلیسراه. دیدم محمد جهانآرا اسلحه گرفته دستش و آنجا ایستاده. تعجب کردیم. گفتیم «محمد! تو چرا؟»
گفت «خب من هم باید بجنگم.»
هرچه گفتیم «تو فرماندهی اگه خداینکرده طوریت بشه، بچهها از هم میپاشن.»
قبول نکرد بچهها را بگذارد و برود. همانجا ماند پیش ما.
✍ لعیا رزاقزاده
📗 از کتاب «خونین شهر» از مجموعه روزگاران، ناشر: روایت فتح