بامهدی ادرکنی

  • خانه 

#سردارمهر

02 دی 1400 توسط یاضامن آهو

#سردارمهر

اسمش ناصر توبه‌ای‌ها بود؛ فرمانده یکی از گردان های لشکر 41 ثاراله علیه‌السلام. قطع نخاع شده بود، بی حرکت افتاده بود کنج خانه. حاجی نزدیک عید می رفت اصفهان خانه‌اش. همین که می‌رسید، به همسر ناصر می گفت: ” توی این دو روز که اینجام همه کارها با من.” اول از همه حمام را آماده می‌کرد، ناصر را بغل می گرفت و می برد حمام. آخرسر هم یکدست لباس جدیدی را که برای ناصر خریده بود تنش می‌کرد. دوباره بغلش می‌گرفت و از حمام می‌آمدند بیرون. این دو روزه نمی‌گذاشت خانم پا توی آشپزخانه بگذارد. هر سه وعده غذا را خودش آماده می‌کرد. تازه یک وعده هم باروبندیل جمع می‌کردند و می‌رفتند توی دل طبیعت تا ناصر آب و هوایی عوض‌ کند. آنجا هم همه کارها با حاج قاسم بود.
بعد دو روز راه می‌افتاد می رفت سمت کرمان، سمت روستای قنات ملک میرفت خدمتگزار پدر مادرش باشد.
? حجت الاسلام سعادت نژاد

#رفیق #قدردان_والدین

◾ ️▪️▫️▪️ ◾

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: مهر

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

بامهدی ادرکنی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس