#معجزه ای ازامام سجاد علیه السلام
? #حکایت
?معجزه اى از امام سجاد عليهالسلام
از على بن يزيد روايت شده، گفت:
من در آن هنگام كه امام سجّاد عليهالسّلام (در سفر كربلا) از شام به مدينه باز میگشت همراه آن حضرت بودم، من به همراهان آن حضرت، از زنان و … نيكى مىكردم و نيازهاى آنها را تأمين مىنمودم، وقتى كه آنها به مدينه رسيدند، مقدارى از زيورهاى خود را (به عنوان پاداش و قدرشناسى) براى من فرستادند، آنها را نگرفتم، و گفتم: من براى خدا، به آنها خدمت كردم، نه براى پول، امام سجّاد عليه السّلام سنگ سياه بسيار سختى را از زمين برداشت، و انگشتر خود را بر روى آن نهاد، و شكل صفحه انگشتر، در آن سنگ نقش بست، سپس آن سنگ را به من داد و فرمود: «اين سنگ را بگير و هر حاجتى دارى به وسيله آن، بدست بياور.»
على بن يزيد مىگويد: « سوگند به خداوندى كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به حقّ مبعوث كرد، آن سنگ در شب بسيار تاريك، مى درخشيد و من در پرتو روشنائى آن، اطراف را مى ديدم، و آن را بر قفلهاى بسته مى نهادم، باز مى شدند، و آن را به دستم گرفته و در برابر پادشاهان مى ايستادم، از ناحيه آنها به من گزندى نمى رسيد»…
? نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام، شیخ عباس قمی ,ص 120