بامهدی ادرکنی

  • خانه 

سؤالی که جوادالائمه علیه السلام را به شدت به گریه انداخت !

06 خرداد 1404 توسط یاضامن آهو

سؤالی که جوادالائمه علیه السلام را به شدت به گریه انداخت !

📝 راوی سوالش را که پرسید امام جواد علیه السلام گریه‌اش گرفت.
آن هم چه گریه‌ای!
فَبَکَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بُکَاءً شَدِیداً

راوی تعجب کرد.با خودش گفت: مگر چه پرسیدم؟
پرسیده بود:
بعد از نوه‌ی شما (امام عسکری علیه السلام)، چه کسی قرار است امام شود؟
فَقُلْتُ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَمَنِ اَلْإِمَامُ بَعْدَ اَلْحَسَنِ؟

امام که آرام شد، فرمود:
بعد از او امامت می‌رسد به پسرش، قائم منتظَر.
إِنَّ مِنْ بَعْدِ اَلْحَسَنِ اِبْنَهُ اَلْقَائِمَ بِالْحَقِّ اَلْمُنْتَظَرَ

● پرسید: قائم؟! چرا به او قائم می‌گویند؟
فرمود:
چون وقتی قیام می‌کند که یادش در بین مردم مرده است!
لِأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ اِرْتِدَادِ أَکْثَرِ اَلْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ

● دوباره پرسید:
چرا به او منتظر می‌گویند؟
فرمود:
زیرا ایّام غیبتش زیاد شود و مدّتش طولانى گردد و مخلصان در انتظار قیامش باشند و شکّاکان انکارش کنند،و منکران یادش را استهزاء کنند،و تعیین‌کنندگان وقت ظهورش دروغ گویند،و شتاب‌کنندگان در غیبت هلاک شوند،و تسلیم‌شوندگان در آن نجات یابند.
لِأَنَّ لَهُ غَیْبَةً یَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ اَلْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ اَلْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِ اَلْجَاحِدُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا اَلْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا اَلْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا اَلْمُسْلِمُونَ

📚 کمال الدین، ج 2، ص 378

 نظر دهید »

شباهت امام مهدی علیه السلام به امام جواد علیه السلام

06 خرداد 1404 توسط یاضامن آهو

شباهت امام مهدی علیه السلام به امام جواد علیه السلام

📝 مرحوم میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی ، در کتاب شریف مکیال المکارم بعد از بیان شباهتهای امام زمان علیه السلام به تعدادی از انبیاء و همچنین به تک تک ائمه اطهار علیهم السلام ، در قسمت شباهت آن حضرت به امام جواد الائمه علیه السلام چنین میفرمایند :

وأما أبو جعفر محمد بن علی التقی (علیه السلام)، فقد آتاه الإمامة حین لم یبلغ مبلغ الرجال، ولم یرتق عمره إلى ثمانیة أحوال، وکذلک الحجة (علیه السلام)

و امّا حضرت ابوجعفر محمد بن علی تقی علیه السلام: وقتی امامت به آن حضرت رسید که به سنّ مردان نرسیده و عمرش از هشت بهار نگذشته بود، حضرت حجّت علیه السلام نیز همین طور بود، که در سنین طفولیّت لوای امامت را به دست گرفتند.

📓مکیال المکارم عربی - باب چهارم - حرف کاف - صفحه 250

┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
أللَّھُـمَ بِحَقِّ مَوْلَانَا جَوَاد الْأَئِمَّةِ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج

 نظر دهید »

شهیدمحمدحسن ابراهیمی طلبه ومبلغ فعالی

06 خرداد 1404 توسط یاضامن آهو

شهیدمحمدحسن ابراهیمی طلبه ومبلغ فعالی
که برای رساندن اسلام ناب محمدی ومعرفی امام زمان (عج)باهمسرش راهی کشورگویان
کشوری که نوددرصدسنی مذهب بودن میشود
شرایط سخت راتحمل می‌کند تامذهب شیعه رافریادبزند.
هفت سال بودکه ازدواج کرده بودیم فرزندی نداشتیم 😢
روزی به محمدحسن گفتم اگرخدابهت بچه نداد چکار میکنی؟
خیلی شوخ بود
خندیدگفت 😂 خدا اگربه مابچه نده به کی بده؟
روبه اسمان کردوگفت خدایااگه به من بچه ندی نسل بندگان صالحه ات ازروی زمین برداشته میشه 😅
تااینکه خدادرکشوردورافتاده وغریب فرزندی به محمدحسن میدهد
اماقبل ازبه دنیاامدن تنهافرزندشان محمدحسن درکشور گویان ربوده میشود 😭
وبعدازشکنجه های فراوان 😭 😭 🌹 🌹
شجاعت ونترسی وفعال بودن محمدحسن اخلاق ورفتار اوصبوری وایمان همسربزرگوارشان درکشوری دورافتاده رادرکتاب 📖 (جمعه دوم آوریل )اززبان همسربزرگوارشان بخوانید.

قسمتی ازوصیت نامه شهید محمد حسن ابراهیمی

مزار شهیددرگلزارشهدای قم است
روح شهداراباصلوات شادکنیم 🌹 🌹 🌹

 نظر دهید »

سلام_امام_زمانم❣

06 خرداد 1404 توسط یاضامن آهو

❣#سلام_امام_زمانم❣

✨اَلسَّلاَمُ عَلَی الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الأُْمَمَ أَنْ یَجْمَعَ بِهِ الْکَلِمَ وَ یَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ یَمْلأََ بِهِ الأَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ یُمَکِّنَ لَهُ وَ یُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِینَ

✨سلام بر مهدی که خدای عزّوجلّ امّتها را به وجود او وعده داد، که به وسیله او سخنها را جمع کند، و پراکنده ها را گرد آورد، و زمین را به او پر از عدل وداد نماید، و به او جایگاه و قدرت دهد، و وعده اش را به اهل ایمان به وسیله او وفا کند.

📘فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(ارواحنا فداه)

 نظر دهید »

روایتی از 45 روز اول مقاومت خرمشهر

04 خرداد 1404 توسط یاضامن آهو

#خرمشهر

💠 روایتی از 45 روز اول مقاومت خرمشهر

🔹 وسط عراقی‌ها توی مرز گیر کرده بودیم. فاصله‌مان خیلی کم بود. صدایشان خیلی خوب می‌آمد. می‌گفتند «سربازان خمینی!‌ پاسداران خمینی! به ارتش آزادی‌بخش عراق بپیوندید.» مرتب این را تکرار می‌کردند. خیلی خوب فارسی حرف می‌زدند. می‌گفتند «اگر نمی‌خواهید با ما همکاری کنید، شما را به هر کشور اروپایی که دوست داشته باشید، می‌فرستیم.»
گفتم «هر کی می‌خواد بره، ولی خیالتون تخت باشه که اون‌ها بیش از یک گلوله به کسی نمی‌دن!»
دیدند ما تسلیم نمی‌شویم، تیراندازی کردند.
به بچه‌ها گفتم «این همان پاسپورت‌هاییه که می‌گفتن! کلاه‌هاتون‌رو بگیرین هوا، پاسپورت جمع کنید!»

✍ لعیا رزاق‌زاده
📗 از کتاب «خونین شهر» از مجموعه روزگاران، ناشر: روایت فتح

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 1022
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

بامهدی ادرکنی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس