بامهدی ادرکنی

  • خانه 

#داستان

02 آذر 1400 توسط یاضامن آهو
✧✾════✾✰✾════✾✧ ابوالحسین از سادات فاطمی بود و نسبتش‌با چند واسطه به امام صادق علیه السلام می‌رسید او در قم زندگی می‌کرد وی مردی شرابخوار بود و زندگی را به سختی می‌گذرانید در آن زمان احمد بن اسحاق وکیل امام هادی علیه السلام در شهر قم بود روزی برای… بیشتر »
 نظر دهید »

#داستان

30 آبان 1400 توسط یاضامن آهو
✧✾════✾✰✾════✾✧ ??مرحوم نخودکی می‌فرمایند: در آن زمان که در صحن عتیق رضوی به تزکیه مشغول بودم روزی پیری ناشناس بر من وارد شد و گفت: یا شیخ دوست دارم که یک اربعین خدمتت را کمر بندم گفتم: مرا حاجتی نیست تا به انجام آن پردازی گفت: اجازه ده که هر روز کوزه… بیشتر »
 نظر دهید »

#داستان

29 آبان 1400 توسط یاضامن آهو
✧✾════✾✰✾════✾✧ تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که‌ به کارونسرایی می‌رفتند مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو… بیشتر »
 نظر دهید »

#داستان

28 آبان 1400 توسط یاضامن آهو
✿‍✵✰ هـر شــ?ــب یـک ✰✵✿‍            داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ یکی از آشنایان به نام سرهنگ عباسعلی میرزایی می‌گفت: سفری به مشهد مقدس رفته بودم و برای خرید کلاهی به دکان کلاه فروشی رفتم صحبت از مرحوم حاج شیخ… بیشتر »
 نظر دهید »

#داستان

27 آبان 1400 توسط یاضامن آهو
✧✾════✾✰✾════✾✧ مرﺩﯼ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ، ﻫﻤﺴﺮ ﻭ فرزندش ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﺰﺩ اربابی ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ وی ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ کارها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﺩ یک ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻭ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﻧﺮﻓﺖ به همین ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﯾﮕﺮ… بیشتر »
 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

بامهدی ادرکنی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس