بامهدی ادرکنی

  • خانه 

#سردار

13 دی 1400 توسط یاضامن آهو
#سردارمهر مشتاق در دل مردم می‌رفت. با همه دم خور میشد. احوال این رو می‌پرسید، گره کار اون یکی رو باز میکرد. با یکی سلفی می‌گرفت. به یکی هدیه می‌داد. نه به تیپ و قیافه نگاه میکرد نه به گرایش سیاسی طرف. گلایه داشت از اونایی که خط کش میذاشتن و مردم رو دسته… بیشتر »
 نظر دهید »

#سردارمهر

07 دی 1400 توسط یاضامن آهو
#سردارمهر کم محبوبیت که نداشت، خیلیا میگفتن بیاد پای کار حتما رأی میاره. به زبونم به حاجی گفته بودن: محبوبیت شما اقتضا می‌کنه کاندیدای ریاست جمهوری بشید‌. حاجی نه گذاشت و نه برداشت، جواب داد: من نامزد گلوله‌ها و نامزد شهادت هستم؛ سال‌هاست توی جبهه‌ها… بیشتر »
 نظر دهید »

#سردارمهر

23 آذر 1400 توسط یاضامن آهو
#سردارمهر احمد و قاسم پسر خاله بودن. ? دوتایی پولاشون رو گذاشتن روی هم، یه ساعت کوکی برای سهراب خریدن. طفلی وقتی ساعت رو دید کلی ذوق کرد. ⏰ همونطور که داشت به کوک ساعت ور میرفت و با هر صدای زنگش کیف می‌کرد، بهش گفتن: اگر ساعت را کوک کنی روی پنج صبح و… بیشتر »
 نظر دهید »

#سردارمهر

21 آذر 1400 توسط یاضامن آهو
#سردارمهر به دنیا که آمد اسمش را گذاشتیم آرشیدا. آقای محرابی همسر خواهر شوهرم این اسم را برازنده دخترم که از سادات بود نمی‌دانست؛ این را بعد شهادتش فهمیدم.حسابی شرمنده شدم. دنبال این بودم که اسم دخترم را عوض کنم. آن روز حاج قاسم آمده بود خانه شهید… بیشتر »
 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

بامهدی ادرکنی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس