#حکایت
? #حکایت
? #مجلس_خواستگاری حضرت خدیجه سلاماللهعلیها در منزل عمویش:
حضرت ابو طالب علیهالسّلام شروع به سخن نمود و فرمود… :
اینک پسر برادرم - یعنى رسول خدا صلّىاللّهعلیهوآله - که با هیچ مردى از قریش سنجش نشود، مگر آنکه بر او رجحان یابد و هیچکس با او قابل قیاس نیست، اگر چه دارایى او اندک است که ثروت و مال قابل دگرگونى است؛ به خدیجه علیهاالسّلام علاقمند است و خدیجه علیهاالسّلام به او علاقه دارد و مهر او هر چه خواهید به صورت نقد یا به عهدۀ من، از مال من خواهد بود. به خداى کعبه سوگند! او داراى مقامى شکوهمند و بزرگ و شأنى بسیار والا و دین و آیین همگانى و رأى کامل است.
سپس حضرت ابو طالب علیهالسّلام ساکت شد…
مردى از قریش به نام عبد اللّه بن غنم چنین گفت:
? اى خدیجه! مبارکباد که سیمرغ سعادت بر بام تو پرواز کرد.
تو با بهترین آفریدگان ازدواج کردى، چه کسى در مردم همچون محمّد صلی الله علیه و آله است؟
? برگرفته از مختصری از روایت امام صادق علیه السلام در کتاب شریف کافی جلد پنجم صفحه 374
? ? ? ? ?