خاطرهای از سفر به خانه خدا
14 خرداد 1404 توسط یاضامن آهو
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ هزینه سفر
✍️ بار اول که اسمم در قرعهکشی درآمد، با اینکه خیلی دوست داشتم بروم، ولی سهمیهام را دادم به یکی از دوستانم که خیلی بیتابی میکرد و ناراحت بود از اینکه چرا اسمش برای عمره درنیامده.
دو سال بعد دوباره قرعه به نام من افتاد، ولی هزینه سفر را نداشتم که بدهم. رفتم جمکران و تا صبح دعا کردم و گریه کردم و از امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) خواستم که کمکم کند. صبح فردا، یکی از دوستانم که همسر شهید بود، زنگ زد و گفت «دیشب شوهرم را خواب دیدم. داشت طواف میکرد، منم فکر کردم هزینه سفرترو قبول کنم بلکه توی زیارتت سهیم بشم».
📗 انتخابی از کتاب «ناودان طلا» از مجموعه کتابهای دانشجویی پرسمان